وارد شوید
x
یا
x
ثبت
x

یا

سواد مالی چیست؟

سواد مالی چیست و چرا اهمیت دارد؟

تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید با وجود تلاش زیاد، باز هم از نظر مالی آنطور که باید پیشرفت نمی‌کنید و در دوراهی‌های تصمیمات مالی گم می‌شوید؟ اینها نشانه‌هایی از خلاء و فقدان مهارتی خاص به نام سواد مالی است.

نقشه راه یادگیری سواد مالی

قصد دارم این مهارت را که مانند یک قطب نمای جادویی عمل می‌کند به شما معرفی کنم. قطب نمایی که نه تنها مسیر درست مالی را نشان‌تان می‌دهد، بلکه کمک می‌کند تا تورم ایران را هک کنید، پول‌تان را چند برابر کنید و زندگی را به سبک خودتان بسازید. این قطب نما همان سواد مالی یا مهارت مالی یا هوش مالی است!

در این مقاله، با زبانی ساده ولی عمیق، قرار است یاد بگیرید که سواد مالی چیست؟ چرا آموختن این مهارت مثل اکسیژن حیاتی است؟ چطور می‌تواند به بهتر شدن زندگی شما کمک کند؟ چگونه می‌توانید این مهارت را در خود پرورش دهید؟ چه راهکارهایی برای بهبود آن وجود دارد؟ نقشه راه سواد مالی چیست؟ و چطور می‌تواند شما را به استقلال مالی و آزادی زمانی و حتی بازنشستگی زودهنگام برساند؟!


سواد مالی چیست؟ چرا همه جا صحبتش است؟

قبل از اینکه به مفهوم سواد مالی بپردازیم، بیایید کمی در مورد خود واژه «سواد» تامل کنیم.

تعریف سنتی سواد، توانایی خواندن و نوشتن است؛ اما در دنیای امروز، سواد دیگر فقط خواندن و نوشتن نیست!

طبق تعریف یونسکو (2023)، سواد یعنی توانایی درک، تحلیل و استفاده از اطلاعات برای تصمیم‌گیری بهتر در زندگی.

به عبارت دیگر سواد یعنی بتوانید اطلاعات را بفهمید، تحلیل کنید و به کمک آنها تصمیم های هوشمندانه بگیرید!

این تعریف نشان می‌دهد که سواد، ابزاری پویا برای یادگیری مادام‌العمر و مشارکت فعال در جامعه است. سواد مالی هم شاخه‌ای از همین مفهوم گسترده است که بر درک و مدیریت امور مالی تمرکز دارد.

با توجه به این تعاریف، سواد مالی بخشی کلیدی و یک تکه از این پازل است:

اینکه بدانید پولتان کجا می‌رود، چطور باید مدیریت شود، چطور پس‌انداز کنید، کجا سرمایه‌گذاری کنید و حتی چطور از وام به نفع خودت استفاده کنید!

در دنیایی که پول مثل خون در رگ‌های زندگی جریان دارد، ندانستن اینکه چطور پول را مدیریت کنیم، مانند راه رفتن با چشمان بسته است (خطرناک و پرهزینه!).

 

مهارت و سواد مالی نه یک انتخاب لوکس، بلکه یک ضرورت اساسی برای داشتن یک زندگی بهتر است.

 

تصور کنید هر ماه کلی پول می‌دهید برای قهوه‌های گران قیمت یا خریدهای غیرضروری، بدون اینکه چیزی برای خود پس‌انداز کنید. حالا اگه بدانید که چطور همان پول را مدیریت کنید، با یک برنامه ساده، بخشی از آن را پس‌انداز کرده و حتی سود بگیرید (مثلا با قرار دادن آن در صندوق‌های سرمایه‌گذاری، خرید طلای خُرد و...)، بعد از یک سال بتوانید یک لپ‌تاپ یا گوشی جدید بخرید یا حتی یک سفر بروید. این همان قدرت و جادوی سواد مالی است، یک قطب‌نما و نقشه گنج برای پول‌تان!

فردی که از مهارت سواد مالی برخوردار است، می‌تواند تصمیمات مالی آگاهانه‌تری بگیرد، ریسک‌های مالی را بهتر مدیریت کند و برای رسیدن به اهداف مالی خود برنامه‌ریزی کند. در واقع افراد دارای سواد مالی می‌توانند فرصت‌های مالی را بهتر بشناسند، به اهداف بلندمدت خودت راحت‌تر برسند و در برابر بحران‌های اقتصادی، تاب‌آوری و استقلال بیشتری از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، سواد مالی به شما کمک می‌کند تا زبان پول را بفهمید و از آن به نفع خود استفاده کنید.

مدیریت موثر مالیِ ناشی از سواد مالی، می‌تواند استرس‌های مرتبط با مسائل مالی را کاهش دهد و کیفیت زندگی را بهبود بخشد.

 

وارِن بافِت (Warren Buffett):

"ثروت واقعی، داشتن پول نیست؛ بلکه دانستن چطور آن را مدیریت کنید، است."

وارن بافت (سرمایه‌گذار افسانه‌ای)، نمونه‌ای زنده از قدرت سواد مالی است. او در کودکی با فروش روزنامه و جمع کردن سودهای کوچک شروع کرد. با یادگیری سرمایه‌گذاری هوشمند، حالا مدیرعامل برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) است و ثروتی چندمیلیارد دلاری دارد.

نیازی نیست ثروتمند باشید تا مثل او فکر کنید، فقط کافیست یاد بگیرید چطور با پول خود هوشمندانه رفتار کنید. نگذارید پولتان یکجا بخوابد؛ بگذارید برایتان کار کند. شما می‌توانید با مطالعه و شروع از مبالغ کم، مسیر مالی‌تان را تغییر دهید.


چرا سواد مالی مثل اکسیژن برای نفس کشیدن، حیاتی است؟

اقتصاد ایران مثل یک اقیانوس پرتلاطم است. ایران با تورم بالای 40٪، دلار پرنوسان، محدودیت‌های شغلی و... چالش‌های اقتصادی منحصربه‌فردی دارد.

طبق گزارش بانک مرکزی ایران (1403)، بیش از 60٪ خانوارها هیچ پس‌اندازی برای مواقع اضطراری و روزهای سخت ندارند. این یعنی اکثر ما در برابر بحران‌های مالی و اتفاقات غیرمنتظره (مثل بیکاری، خرابی ماشین، شیوع یک بیماری و...)، توی درد سر می‌افتیم و کاملا آسیب‌پذیر هستیم.

تصور کنید یک خانواده متوسط در تهران، به دلیل نداشتن پس‌انداز، مجبور می‌شود در یک بحران اقتصادی دارایی ارزشمندش (مثل ماشین، طلا، تجهیزات و ابزار کار و...) را بفروشد؛ اما اگر همان خانواده با یک مدیریت مالی ساده، ماهانه مبلغی کنار گذاشته بود (10 الی 20 درصد از درآمد خود)، می‌توانست بدون استرس از آن دوره عبور کند.

سواد مالی مانند یک قایق نجات است که تو را توی این اقیانوس سرپا نگه می‌دارد؛ از شما در برابر طوفان‌های اقتصادی محفاظت می‌کند.

 

رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki):

"به پولت یاد بده تا برات کار کنه، نه اینکه تو براش جون بکنی."

"سواد مالی به ما کمک می‌کنه تا از چرخه فقر خارج بشیم و به استقلال مالی دست پیدا کنیم."

رابرت کیوساکی (نویسنده کتاب پدر پولدار، پدر فقیر) هم نمونه دیگری که با سواد مالی زندگی خود را زیر و رو کرده است. او از یک خانواده معمولی بود و با یادگیری اینکه پول چطور کار می‌کند، توانست از یک کارمند ساده به یک سرمایه‌گذار و نویسنده جهانی تبدیل شود.

رمز موفقیتش؟ فهمیدن اینکه ثروتمندان پولشان را خرج نمی‌کنند؛ بلکه می‌گذارند پولشان برایشان پول بیارود!


چرا سواد مالی اهمیت دارد و ضروری است؟

سواد مالی فقط برای افراد پولدار و ثروتمند نیست، برای همه اقشار (از نوجوانان و دانشجویان گرفته تا والدین میانسال) لازم و ضروری است؛ برای کسانی است که می‌خواهند زندگی خود را به سبک خودشان بچرخانند.

در ایران، این مهارت نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. در ایران مثل یک کلید طلایی است که درهای استقلال مالی را باز می‌کند. بیایید ببینیم چرا؟

سواد مالی از کودکی (کاشتن بذر و ساختن آینده)

سواد مالی متخص یک فرد در خانواده نیست، در واقع باید بین اعضای خانواده جا بیفتد. سواد مالی باید از کودکی آموزش داده شود و در ذهن بچه‌ها کاشته شود. آنها یاد بگیرند که پول محدود است و باید بین «نیازها» و «خواست‌ها» فرق قائل شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد که عادت‌های مالی در سنین پایین شکل می‌گیرند. بر اساس پژوهشی در دانشگاه کمبریج، بسیاری از عادت‌های مالی تا سن هفت سالگی شکل می‌گیرند. در کشورهایی مثل دانمارک و فنلاند، بچه‌ها از دبستان یاد می‌گیرند چطور پول توجیبی‌شان را مدیریت کنند، بخشی را پس‌انداز کنند و حتی مفهوم سود را بفهمند؛ اما در ایران، سیستم آموزشی هنوز این مهارت را در اولویت قرار نداده و متاسفانه خانواده‌ها هم اغلب به جای آموزش روش های درست سرمایه‌گذاری، بچه‌ها را به پس‌انداز سنتی مانند «جمع کردن پول در قلک» تشویق می‌کنند!

فرض کنید یک کودک از 10 سالگی یاد بگیرد بخشی از پول توجیبی‌اش یا پول عیدی خود را در یک حسابی بگذارد که به آن سود تعلق می‌گیرید (سرمایه‌گذاری ساده) بگذارد. حتی با 50 هزار تومان در ماه، با سود مرکب، تا 25 سالگی می‌تواند پس‌اندازی قابل توجه داشته باشد. این عادت کوچک، او را از هم‌سن‌وسال‌هایش جلو می‌اندازد یعنی وقتی بقیه تازه دارند از صفر شروع می‌کنند، او یه قدم جلوتر است.

خانواده‌ها باید با آموزش مفاهیم ساده مالی از طریق بازی، مشارکت دادن کودکان در برنامه‌ریزی‌های مالی خانواده و تشویق آنها به پس‌انداز و...، کم‌کم پایه‌های یک زندگی مالی موفق را در وجود آنها ایجاد کرده و تفکر اقتصادی را به فرزندانشان منتقل کنند و به آنها یاد بدهند که پول می‌تواند رشد کند. مدارس هم باید موظف شوند مهارت سواد مالی را در برنامه درسی بگنجانند.

سواد مالی و آزادی زمانی (زندگی به سبک خودت)

هدف نهایی سواد مالی، فقط برای پول جمع کردن و پولدار شدن نیست؛ بلکه ابزاری است برای رسیدن به آزادی مالی و زمانی است. آزادی مالی یعنی بتوانید بدون نگرانی از پرداخت قبض‌ها و بدهی‌ها و هزینه‌های زندگی، شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید، نه شغلی که مجبورید. آزادی زمانی یعنی بتوانی عصرها به جای اضافه‌کاری، وقت بیشتری برای خانواده، دوستان، سفر یا دنبال کردن علایق شخصی داشته باشید.

آزادی زمانی، به معنای کمتر کار کردن و بخور و بخواب نیست! آزادی زمانی یعنی خودمان انتخاب می‌کنیم که چه موقع و کجا، چه کاری را میخواهیم و دوست داریم که انجام دهیم!

تصور کنید یک کارمند معمولی تصمیم می‌گیرد با یادگیری سواد مالی، بخشی از درآمدش را در بورس، طلا یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری بگذارد. بعد از چند سال، سود این سرمایه‌گذاری به او اجازه می‌دهد ساعت‌های کاری‌اش را کم کند یا حتی کسب‌وکار خودش را راه بیندازد. حالا او به جای صبح تا شب کار کردن، وقت بیشتری برای بودن با خانواده و فرزندانش یا دنبال کردن سرگرمی‌هایش دارد. این همان زندگی زیبایی است که سواد مالی ممکن می‌کند و برایت می‌سازد.

 

شریل سندبرگ (Sheryl Sandberg)، نویسنده کتاب پیشتاز باش:

"پول، آزادی می‌آورد؛ اما فقط اگر بدانید چطور از آن استفاده کنید." 

سواد مالی و زنان (قدرت استقلال)

در جوامعی مانند ایران، زنان اغلب با موانع و محدودیت‌های بیشتری در بازار کار و دسترسی به منابع مالی روبه‌رو هستند. طبق مرکز آمار ایران (1403)، تنها 14٪ زنان در نیروی کار رسمی حضور دارند و این واقعا خیلی کم است. این یعنی بسیاری از زنان به درآمد دیگران وابسته‌اند و این می‌تواند حس استقلال را از آنان بگیرد. سواد مالی می‌تواند این قاعده را بشکند، این وابستگی را کم کند و به آنها قدرت تصمیم‌گیری مالی بدهد.

بنده به شخصه اهمیت زیادی برای این مورد قائل هستم. معتقدم زنان و بانوان ما باید نسبت به آقایان، توجه ویژه‌تری به یادگیری مهارت‌های مالی داشته باشند. این مهارت‌ها نه تنها به بهبود وضعیت مالی آنان کمک می‌کند، بلکه اعتمادبه‌نفس و قدرت تصمیم‌گیری آنان را نیز بیشتر تقویت خواهد کرد.

محدودیت‌ها و مشکلاتی که به ویژه‌ در دوران میان‌سالی و پیری برای زنان و بانوان پیش می‌آید. مخصوصا این مشکلات و محدودیت‌ها پس از طلاق یا پس از فوت همسر و داستان‌های تقسیم ارث، مشغله فرزندانشان در بزرگسالی، دوری راه و دور بودن از خانواده، بعضا نداشتن تخصص و حقوق بازنشستگی مستقل و...، بیشتر خود را نشان می‌دهد و اینها همگی حاکی از اهمیت دو چندان یادگیری این مهارت برای زنان است.

تصور کنید یک زن خانه‌دار تصمیم می‌گیرد ماهانه مبلغ کمی از بودجه خانواده را پس‌انداز کند. او با مطالعه، شروع به سرمایه‌گذاری در صندوق‌های درآمد ثابت می‌کند یا با پس انداز خود مقداری طلا می‌خرد و یا با آن مبلغ کم جمع شده در یک دوره آموزشی برای یادگیری یک مهارت که بتواند در خانه انجام دهد (یک مهارت مولد که از نظر من هوشمندانه‌تر هم هست)، اقدام می‌کند؛ بعد از چند سال، آن پس‌اندازهای کوچک به سرمایه‌ای تبدیل می‌شود که چشمگیر خواهد بود.

این سرمایه می‌تواند بسیاری از مشکلات را در آینده حل کند طوری که دیگر آن مورد «مشکل» به حساب نیاید و یا به پشتوانه آن، می‌تواند تصمیمات مالی مهم‌تر و قوی‌تری را بگیرد، حتی می‌تواند موقعیت‌های اضطراری و بحران‌های پیش آمده برای اعضای خانواده (مثل بیماری، ورشکستگی، خرید ماشین یا خانه و...) را پوشش دهد و به طور کل آرامش و اطمینان خاطر را برای او به ارمغان آورد.

حالا او نه تنها برای خود استقلال اقتصادی دارد و کنترل زندگیش دست خودش است، بلکه نقش فعال‌تری در تصمیمات مالی خانواده دارد. در واقع سواد مالی به او این امکان را می‌دهد که برای خود و خانواده‌اش آینده‌ای بهتر بسازد.

 

اُپرا وینفرِی (Oprah Winfrey)، کارآفرین و مجری افسانه‌ای:

"استقلال مالی یعنی بتونی خودت برای خودت تصمیم بگیری!" 

 

ایلان ماسک، بنیان‌گذار و مغز متفکر پشت شرکت‌های تسلا و اسپیس‌ایکس، نمونه‌ای از ترکیب سواد مالی با ریسک‌پذیری هوشمند است. او در جوانی، با فروش شرکتش (زیپ2 / Zip2)، میلیون‌ها دلار به دست آورد؛ اما به جای خرج کردن، همه را در پروژه‌های بعدی (مثل اسپیس‌ایکس) سرمایه‌گذاری کرد. حتی وقتی همه فکر می‌کردند شکست می‌خورد، او با تحلیل بازار و باور به ایده‌اش، پیش رفت و حالا یکی از تاثیرگذارترین کارآفرینان جهان است.

سواد مالی به شما کمک می‌کند ریسک‌های حساب شده انجام دهید. نیازی نیست مثل ایلان ماسک باشید؛ اما می‌توانید با یادگیری سواد مالی، قدم‌های کوچک اما هوشمندانه بردارید!


نقشه راه یادگیری سواد مالی (از صفر تا قهرمان مالی)

فکر می‌کنید سواد مالی خیلی پیچیده است؟ بله، شاید شروع یادگیری سواد مالی به نظر دلهره‌آور و پیچیده باشد، اما باید بگم اصلا اینطور نیست! فقط به یک نقشه راه ساده نیاز دارید تا همه‌چیز ممکن شود. کافیست این پنج مرحله را قدم‌به‌قدم دنبال کنید:

1- پایه‌های مالی‌تان را اصولی بنا کنید:

اولین قدم در یادگیری سواد مالی، فهمیدن اصول اولیه است (مثل یادگیری الفبا قبل از نوشتن یک رمان یا یک شعر!).

این اصول شامل بودجه‌بندی، پس‌انداز، مدیریت بدهی و درک جریان مالی زندگی‌تان است. بدون این پایه‌ها، هر تلاشی برای سرمایه‌گذاری یا رشد مالی مثل ساختن خانه روی آب است. اما نگران نباشید؛ این قدم‌ها ساده‌تر از چیزی هستند که فکر می‌کنید و با ابزارهای درست، می‌توانید از همین امروز شروع کنید.

در ایران، با تورم بالا و درآمدهای اغلب محدود و کم، ندانستن اینکه پولتان کجا می‌رود می‌تواند شما را در چرخه استرس مالی گیر بیندازد. طبق گزارش مرکز آمار ایران (1403)، بسیاری از خانوارها بیش از 70٪ درآمدشان را صرف هزینه‌های جاری می‌کنند، بدون اینکه برنامه‌ای برای پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری داشته باشند. اصول سواد مالی به شما کمک می‌کند این چرخه را بشکنید و کنترل پولتان را به دست بگیرید.

برای یادگیری بیشتر پیشنهاد می‌کنم کتاب پدر پولدار، پدر فقیر (رابرت کیوساکی) را بخوانید. این کتاب با داستان‌های ساده، نشان می‌دهد که ثروتمندان چطور فکر می‌کنند.

 

اصول مثل نهالی هستند که با مراقبت، درختی تنومند می‌شوند. در ایران، این پایه‌ها شما را از تورم جلو می‌اندازند. 

2- شروع کنید و دست به کار شوید:

بعد از یادگیری اصول، وقت عمل است. تمرین عملی یعنی بودجه‌بندی و ردیابی هزینه‌ها را در زندگی واقعی امتحان کنید. با چند قدم ساده شروع می‌شود:

بودجه بنویسید. درآمد و هزینه‌های ماهانه‌تان را یادداشت کنید. از قانون 50/30/20 استفاده کنید (50٪ نیازها، 30٪ خواسته‌ها، 20٪ پس‌انداز).
ورودی (درآمد) و خروجی (هزینه‌ها) را شناسایی و آنها را به صورت روزانه برای یک هفته یا یک ماه یادداشت کنید (از خرید نان تا کرایه تاکسی و...). روزانه 5 دقیقه برای اینکار کافی است. این اقدام از این جهت مهم است که ندانستن جریان مالی باعث هدررفت پول می‌شود. ردیابی هزینه‌ها به شما نشان می‌دهد کجا می‌توانید صرفه‌جویی کنید و پس‌انداز را شروع کنید. شاید 500.000 تومان در ماه فقط صرف تنقلات شده باشد، سعی کنید نصفش را پس‌انداز کنید (ببینید کجاها می‌توانید صرفه کنید).

پیشنهاد می‌کنم به مدت یک سال تا جایی که می‌توانید در هزینه‌های خود صرفه‌جویی و آن مبالغ را پس‌انداز کنید، قول می‌دهم از نتیجه آن شگفت‌زده شوید!

3- سرمایه‌گذاری را یاد بگیرید:

حالا وقت آن است که پولتان را رشد دهید. سرمایه‌گذاری یعنی پولتان را در جایی بگذارید که سود بدهد؛ مثل بازارهای مالی، صندوق‌های درآمد ثابت، طلا و... . در ایران، با تورم بالا، سرمایه‌گذاری هوشمند راهی برای سبقت از گرانی است.

خوب تحقیق کنید و با ابزارهای سرمایه‌گذاری مانند بورس، بازارهای مالی، صندوق‌های درآمد ثابت، بازار طلا، بازار ارهای دیجیتال، خودرو، املاک و... آشنا شوید. صندوق‌های درآمد ثابت کم‌ریسک هستند و سود 30 الی 35٪ می‌دهند (بورس و طلا هم گزینه‌های پرطرفداری هستند). این خیلی مهم است که با شناخت از خود (خودشناسی) بتوانید بازاری را که با روحیات شما بیشترین سازگاری را دارد، انتخاب کنید.

با مبالغ کم و کوچک شروع کنید. با مبلغ 1 الی 2 میلیون تومان در صندوق‌‌های درآمد ثابت یا صندوق‌های سکه سرمایه‌گذاری را شروع کرده و نتیجه آن را بعد از گذشت یک سال بررسی کنید (این کار را می‌توانید به صورت دوره‌ای، مثلا ماهانه، انجام دهید و به مبالغ خود در این صندوق‌ها اضافه کنید).

در ایران، پس‌انداز بدون سرمایه‌گذاری ارزشش را با تورم از دست می‌دهد. سرمایه‌گذاری درست، پولتان را چند برابر می‌کند و به اهداف بزرگ مثل خرید خانه، نزدیک‌ترتان می‌کند.

برای آشنایی ببشتر می توانید کتاب سرمایه‌گذار هوشمند (بنجامین گراهام، ترجمه وحید مجیدی) را بخوانید.

4- با حرفه‌ای‌ها هم مسیر شوید و شبکه‌سازی کنید:

شبکه‌سازی یعنی با افراد متخصص و موفق مالی ارتباط بگیرید و از تجربیاتشان استفاده کنید. در ایران (جایی که اطلاعات مالی پراکنده و گاهی گمراه‌کننده است)، داشتن یک شبکه قوی می‌تواند مثل یک میانبر برای رسیدن به موفقیت مالی، عمل کند.

در گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی یا صفحات اینستاگرامی معتبر که مرتبط با بازارهای مالی، سرمایه‌گذاری یا مدیریت مالی و... هستند، عضو شوید و آنها را دنبال کنید. توجه داشته باشید که فرد آموزش دهنده خود یک متخصص در حوزه کاری خود باشد و آموزش‌هایش پشتوانه علمی داشته باشند. این افراد می‌توانند درباره بازارهای مالی و روش‌های سرمایه‌گذاری به شما دید خوبی بدهند و شما را با سرنخ‌های مهم آشنا کنند. دقت کنید که بی‌گدار به آب نزنید و خوب تحقیق کنید. برای وارد شدن و فعالیت در هر حوزه‌ای به ویژه حوزه مالی، ابتدا باید خوب آموزش ببینیند تا کم‌کم به چم‌وخم کار و جزئیات آن حوزه مسلط شوید.

می‌توانید در رویدادها و سمینارها و وبینارهای مالی شرکت کنید و با افراد هم‌فکر آشنا شوید. نکات مهم و کلید واژه‌ها را یادداشت کنیدو در اولین فرصت درباره آنها بیشتر مطالعه کنید و عمیق‌تر شوید. پلتفرم‌هایی مثل ایوند برای پیدا کردن رویدادهای مالی یا لینکدین برای ارتباط با حرفه‌ای‌ها، بسیار مناسب هستند.

همچنین می‌توانید از دوستان یا آشنایانی که در سرمایه‌گذاری موفق‌اند سئوال کنید. بپرسید: «چطور شروع کردی؟»
خلاصه اینکه شبکه‌سازی به شما دیدگاه‌های جدید، نکات کاربردی و انگیزه می‌دهد. در ایران، جایی که اقتصاد غیرقابل‌پیش‌بینی است، تجربه دیگران می‌تواند از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کند.

5- مدام در حال یادگیری باشید:

آموزش مداوم یعنی هرگز یادگیری درباره پول و مدیریت مالی را متوقف نکنید. ذهن مالی‌تان را به‌روز نگه دارید. در ایران، با توجه به تغییرات سریع بازارها، به‌روز ماندن مثل شارژ باتری برای موفقیت مالی است. این کار شما را تیزحس و آماده برای استفاده از فرصت‌های جدید نگه می‌دارد.

مدام کتاب بخوانید. برای مثال کتاب ثروتمندترین مرد بابل (جورج کلاسون) اصول ساده مالی را با داستان آموزش می‌دهد.

روزانه یک مقاله درباره سرمایه‌گذاری بخوانید، 10 دقیقه پادکست‌های مالی گوش دهید یا ویدیوهای مالی در یوتیوب و اینستاگرام را ببینید. یک نکته جدید را یادداشت و امتحانش کنید!

در دوره‌های آموزشی شرکت کنید. دوره‌های آنلاین موجود در وب‌سایت‌هایی مانند فرادرس یا مکتب‌خونه درباره بازارهای مالی، مدیریت مالی یا تحلیل بازار را امتحان کنید، منابع خوبی هستند.

هر ماه یک موضوع جدید یاد بگیرید (مثل مدیریت ریسک، تحلیل تکنیکال، چارت خوانی، مفهوم سود مرکب، تحلیل سهام، فاندامنتال ارزهای دیجیتال و...).

اقتصاد ایران مدام تغییر می‌کند (از نرخ تورم تا قوانین جدید مالی). بدون آموزش مداوم، ممکن است فرصت‌ها را (مثل صندوق‌های پربازده) از دست بدهید یا در دام اطلاعات غلط بیفتید!


7 راهکار عملی برای تقویت سواد مالی

هفت راهکار عملی زیر، نکاتی ساده اما قدرتمندند و مثل یک جعبه جادویی می‌توانند زندگی مالی شما را زیر و رو کنند!

1- با بودجه‌بندی رئیس پولت باش!

بودجه‌بندی مثل یک نقشه برای پول شماست. بدون آن، پولتان بی‌هدف خرج می‌شود. همانطور که قبل‌تر هم اشاره شد، یک روش ساده، استفاده از قانون 50/30/20 است:

50٪ برای نیازهای ضروری (اجاره، غذا، قبوض و...)

30٪ برای خواسته‌ها (تفریح، کافه، خرید و...)

20٪ برای پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری

فرض کنید درآمد ماهانه شما 20 میلیون تومان است. با این قانون، 4 میلیون را پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری می‌کنید. بعد از یک سال، این مبلغ می‌تواند قابل توجه شود. مثلا با آن مبلغ می‌توانید در یک دوره آموزشی جهت یادگیری یک مهارت درآمدزای جدید استفاده کنید یا می‌توانید با آن یک گوشی موبایل خوب بخرید و با استفاده از آن درآمدزایی جدید داشته باشید (امروزه گوشی موبایل صرفا یک وسیله ارتباطی نیست!).

حتی اگر درآمدتان کمتر است، با ماهی 100 هزار تومان هم می‌توانید شروع کنید (مهم اینست که این عادت را در خود بسازید).

2- یک ضربه گیر اقتصادی برای خود درست کنید!

همیشه یک ضربه گیر اقتصادی (قلک اضطراری) داشته باشید که هزینه‌ها و مخارج حداقل 3 ماه از زندگی‌تان را پوشش دهد.

در ایران با تورم بالا، این سپر اقتصادی ضروری و نجات دهنده است. با توجه به شرایط اقتصادی موجود، این قلک نباید تماما به صورت «نقد» یا «ریال» باشد، باید بخش بیشتر مبلغ ضربه گیر خود را به دارایی‌هایی با قابلیت نقدشونگی بالا (مثل دلار یا طلا) تبدیل و نگهداری کنید.

تصور کنید یک فریلنسر (خویش‌فرما= کسی که برای خود و به صورت پروژه‌ای کار می‌کند) به دلیل بیماری چند ماه نمی‌تواند کار کند. اگر او از قبل ماهانه مبلغی را کنار گذاشته باشد، می‌تواند تا مدتی بدون نگرانی از پس هزینه‌هایش بربیاید؛ اما بدون این ضربه گیر (قلک)، ممکن است مجبور شود دارایی ارزشمندی را بفروشد یا وام بگیرد!

3- با سرمایه گذاری هوشمند پولتان را وادار به کار کنید!

پس‌انداز به تنهایی کافی نیست؛ فقط پس‌انداز کردن مثل اینست که پولتان را داخل کمدی قفل کنید. پول باید مولد باشد و مثل یک کارمند برایتان کار و رشد کند. گزینه‌هایی مثل بورس، صندوق‌های درآمد ثابت یا طلا و... انتخاب‌های خوبی هستند؛ اما قبل از هر کاری، تحقیق و با مبالغ کم شروع کنید.

فرض کنید با پس‌انداز 3 الی 4 میلیون تومان در ماه، شروع به سرمایه‌گذاری در یک صندوق درآمد ثابت می‌کنید. بعد از چند سال (2 الی 3 سال) با سود مرکب، سرمایه شما رشد خوبی می‌کند. بنابراین داشتن تفکر سرمایه گذاری لازمه رشد است، فقط پس‌انداز کردن کافی نیست!

به سرمایه‌گذاری به عنوان کاشتن بذر نگاه کنید. هر بذری که امروز بکارید، در آینده میوه‌ای خواهد داد. پیشنهاد می‌کنم حتما کتاب ثروتمندترین مرد بابل (جورج کلاسون، ترجمه مهدی مجردزاده) را هم بخوانید. این کتاب اصول سرمایه‌گذاری با پول کم را به خوبی توضیح می‌دهد.

4- با گرفتن وام، هوشمندانه از تورم سبقت بگیر!

شما می‌توانید با کمی خوش فکری از طریق دریافت وام، تورم را هک کنید! با توجه به تورم بالا در ایران، گرفتن وام و خرید اقساطی ملزومات اساسی مثل ماشین، خانه، تجهیزات کاری و...، می‌تواند یک استراتژی هوشمندانه باشد.

ارزش دارایی‌ها در ایران معمولا با گذشت زمان افزایش می‌یابد و اگر وام را در جای درستی سرمایه‌گذاری کنید، می‌توانید از سود آن، هم اصل وام را تسویه کنید و هم سود کسب کنید.

فرض کنید یک نفر وام 100 میلیونی با سود 20٪ می‌گیرد و آن وام را در صندوق درآمد ثابت با سود 25٪ سرمایه‌گذاری می‌کند. سود صندوق به او کمک می‌کند اقساط وام را بپردازد و در نهایت علاوه بر تسویه وام، 5% هم سود کرده است. این استراتژی نیاز به محاسبه دقیق دارد؛ اما در اقتصاد تورمی ایران می‌تواند بسیار سودمند باشد.

البته قطعا روش‌های هوشمندانه دیگری هم برای استفاده از این وام وجود دارد، باید کمی خوش فکر باشید (این مثال کم ریسک‌ترین حالت بود).

شما باید به مفهوم بدهی خوب و بدهی بد توجه داشته باشید و آن را رعایت کنید. وام گرفتن باید با برنامه‌ریزی باشد. اگر وامی می‌گیرید برای خرید تجهیزات کسب‌وکار که برای شما درآمدزاست و یا با آن وام دارایی‌های ارزشمند (مثل طلا و ماشین و ملک) می‌خرید، این «بدهی خوب» است؛ اما اگر وام را برای خریدهای غیرضروری مثل سفر یا گوشی جدید می‌گیرید، این «بدهی بد» محسوب می‌شود و نهایتا شما را در تله بدهی گیر می‌اندازد.

5- سواد مالی خود را به‌روز نگه دارید!

سواد مالی به یادگیری مداوم نیاز داره. در واقع مثل عضله است؛ باید با تمرین و استمرار تقویتش کنید. آموزش مداوم در سواد مالی یعنی یادگیری مستمر درباره پول، سرمایه‌گذاری و مدیریت مالی برای همگام ماندن با تغییرات اقتصادی.

کتاب بخوانید، پادکست گوش کنید یا در دوره‌های آنلاین شرکت کنید. اگر هر هفته یکی دو ساعت (روزانه 10 الی 20 دقیقه) کتاب بخوانید یا به پادکست‌ها و ویدیوهای حوزه مالی گوش بدید و نگاه کنید، به شما اطمینان می‌دهم بعد از چند ماه، با مفاهیمی زیادی در این حوزه آشنا خواهید شد که می‌توانند به شما در تصمیم گیری های مالی بسیار کمک کنند.

دنبال پاسخ این پرسش‌ها باشید که «چرا پولداران جور دیگری فکر می‌کنند؟»، «چطور با ریسک کم از طریق سرمایه گذاری می‌شود سود ساخت؟» و... .

این اقدامات به شما کمک می‌کنند فرصت‌های جدید را شکار کنید، از اشتباهات پرهزینه دوری کنید (در دام اطلاعات نادرست مثل «طرح‌های کلاهبرداری» نمیفتید) و در مسیر استقلال مالی سریع‌تر پیش بروید.

طبق گزارش بانک مرکزی ایران (1403)، افرادی که دانش مالی به‌روز دارند، 25٪ بیشتر از دیگران در سرمایه‌گذاری‌هایشان موفق هستند.

6- با هدف‌گذاری مالی رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید!

هدف‌گذاری مالی یعنی مقصد پولتان را مشخص کنید. بدون هدف، پول شما مثل یک قایق بدون سکان است! باید برای خودتان اهداف مالی با رویکردهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مشخص و آنها را اولویت بندی کنید.

داشتن اهداف مالی واضح به شما جهت می‌دهد تا از هدررفت منابع جلوگیری کنید و به رویاهایتان (مثل خرید خانه، سفر یا بازنشستگی زودهنگام و...) برسید.

در ایران، بدون هدف‌گذاری، تورم و هزینه‌های روزمره می‌توانند پس‌اندازتان را از بین ببرند. هدف‌گذاری به شما انگیزه می‌دهد و خرج‌های غیرضروری را کم می‌کند. طبق گزارش بانک مرکزی ایران (1403)، خانوارهایی که برنامه مالی دارند، 30٪ بیشتر از دیگران پس‌انداز می‌کنند.

هر هدف را به قدم‌های کوچک تقسیم کنید؛ یعنی اهداف بزرگ را به بخش‌های قابل اجرا بشکنید.

مثال/ برای 200 میلیون در 5 سال، باید سالی 40 میلیون (تقریبا ماهی 3.3 میلیون) پس‌انداز کنید (بهتر است این پس انداز را در صندوق‌های درآمد ثابت ذخیره کنید تا از محل پس انداز خود هم سالانه حدود 25٪ سود بگیرید، به این شکل در پایان 5 سال پول بیشتری خواهید داشت (البته برای این منظور روش‌های دیگری هم وجود دارد، این روش پیشنهادی کم ریسک‌ترین است).

برای تمرین عملی، همین امروز یک هدف مالی مشخص بنویسید (مثلا «تا یک سال آینده 30 میلیون برای سفر پس‌انداز کنم»). آن را به قدم‌های ماهانه بشکنید و ماهانه مبلغ مورد نظر را ذخیره کنید. بعد از یک ماه بررسی کنید کجا هستید!

7- منابع درآمدی متنوع ایجاد کنید!

در این زمانه وابستگی به یک منبع درآمد خطرناک است. باید وابستگی به یک منبع درآمدی (مثل حقوق ثابت) را کم کنید و منابع درآمدی متنوع (درآمد جانبی یا درآمد غیرفعال) مثل فریلنسینگ، راه اندازی کسب و کار، اجاره املاک، سرمایه‌گذاری و... ایجاد کنید.

در ایران، با اقتصاد پرنوسان و ریسک بیکاری، داشتن چند جریان درآمدی مثل داشتن چند طناب نجات در دریای طوفانی است. این کار نه تنها امنیت مالی شما را بالا می‌برد، بلکه به شما کمک می‌کند سریع‌تر به استقلال مالی برسید.

تصور کنید یک معلم خصوصی، علاوه بر تدریس، شروع به فروش محتوای آموزشی آنلاین می‌کند. این درآمد جانبی به او کمک می‌کند پس‌انداز بیشتری داشته باشد و حتی بخشی را در بورس، طلا، ملک و... سرمایه‌گذاری کند. به این شکل با خیال راحت‌تری به آینده نگاه می‌کند.

 

تفکر سیستمی در امور مالی:

همانطور که در کتاب خود با نام «تفکر سیستمی به بیان ساده» به آن پرداخته‌ام، برای حل مسائل پیچیده، نگاه کردن به موضوع به صورت یک سیستم و درک روابط بین اجزای مختلف آن بسیار مهم است. در امور مالی هم، باید به تمام جوانب مرتبط با پول خود به صورت یک سیستم یکپارچه نگاه کنید. درآمد، هزینه‌ها، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و بدهی‌ها همگی اجزای این سیستم هستند و تغییر در هر یک از آنها می‌تواند بر سایر اجزا تاثیر بگذارد. با درک این روابط، می‌توانید تصمیمات مالی هوشمندانه‌تری بگیرید و سیستم مالی خود را بهینه کنید.

پیشنهاد می‌کنم برای درک بهتر مفهوم سیستمی فکر کردن، این کتاب را تهیه و بخوانید. 


سخن پایانی

در جهانی که اطلاعات و گزینه‌ها هر روز بیشتر می‌شوند، تنها کسانی موفق خواهند بود که بلد باشند پول را مدیریت کنند، نه اینکه مدیریت بشوند!

یادگیری سواد مالی فقط یک کار مفید نیست؛ یک ضرورت برای زنده‌ ماندن است. سواد مالی فقط درباره پول هم نیست؛ درباره کنترل زندگی‌تان است. در ایران، با اقتصاد تورمی و غیرقابل‌پیش‌بینی، این مهارت مثل یک ابرقدرت است.

سواد مالی به ما کمک می‌کند تا درآمد و هزینه‌هایمان را بهتر مدیریت کنیم، با بودجه‌بندی دقیق جلوی خرج‌های غیرضروری را بگیریم و برای آینده پس‌انداز داشته باشیم. این آگاهی باعث می‌شود در برابر موقعیت‌های اضطراری آماده باشیم، فرصت‌های سرمایه‌گذاری را هوشمندانه‌تر تشخیص دهیم و تصمیمات بهتری بگیریم. در نهایت، با داشتن کنترل بیشتر روی مسائل مالی، سطح استرس و اضطراب کاهش پیدا می‌کند و کیفیت زندگی‌مان بالا می‌رود.

به عنوان کسی که سال‌ها در حوزه کارآفرینی، مشاوره، کوچینگ و تحلیل بازارهای مالی فعالیت داشته‌ام، اهمیت سواد مالی را به خوبی درک کرده‌ام. در طول این سال‌ها، با افراد و کسب‌وکارهای زیادی کار کرده‌ام که چالش‌های مالی، نه از کم‌درآمدی، بلکه از ناآگاهی‌هایی که از عدم مدیریت مالی صحیح نشأت می‌گرفت، داشته‌اند؛ با رعایت همین اصول به ظاهر ساده، مشکلات بزرگی از روی دوششان برداشته شده!

همچنین شخصا سال‌هاست با استفاده از همین آموزه‌های مالی و اصول، توانسته‌ام درآمدهای جانبی و غیرفعالی را برای خود بسازم و رشد دهم و وقت بیشتری داشته باشم تا بتوانم کتابم (تفکر سیستمی به بیان ساده) را بنویسم و سخنرانی‌ها، کلاس‌ها و سمینارهای آموزشی متعددی را برگزار کنم. این آزادی زمانی، نتیجه مستقیم سواد مالی برای من بوده است؛ این آزادی مال شما هم می‌تواند باشد!

تصور کنید اگر 5 سال پیش شروع کرده بودید، امروز کجا بودید؟ حالا وقت آن است که قدم اول را همین امروز بردارید.

 

یادمان باشد، تصمیمات دیروز ما بوده‌اند که امروز ما را ساخته‌اند و این تصمیمات امروز ما هستند که فردای ما را می‌سازند.

 

به نظر شما، سواد مالی چطور می‌تواند زندگی شما را بهتر کند؟ مهم‌ترین مانع برای افزایش سواد مالی در جامعه ما چیست؟ چرا هنوز در مدارس آموزش سواد مالی جدی گرفته نمی‌شود؟ تجربه‌ای از مدیریت مالی یا استفاده از وام دارید؟ چه راهکارهای دیگری برای تقویت این مهارت پیشنهاد می‌کنید؟ خوشحال می‌شوم نظرات و تجربیات خود را در بخش «نظرات» پایین همین صفحه، با ما به اشتراک بگذارید.

محصولات ویژه

بروزشده ها