...محلی برای پرورش فکر و ایجاد تغییر و تحول
وارد شوید
x
یا
x
ثبت
x

یا

باور چیست و چگونه باورهایمان تغییر می کنند؟

قدرت و اهمیت باور در زندگی

ابتدا با یک تعریف اولیه از « باور » بحث را آغاز می‌کنیم تا با مفهوم آن بیشتر آشنا شویم؛ سپس در ادامه از قدرت، نقش و اهمیت باور در زندگی خواهیم گفت و توضیح خواهیم داد که چگونه می توانیم باورهایمان را تغییر دهیم؟
" هر فکری که در ذهن ما زیاد تکرار شود، به آن «باور» گویند" به عبارت دیگر باور یعنی "به بودن و یا نبودن چیزی چقدر اعتقاد دارید؟ "؛ با اطلاع از این تعریف وارد بحث می شویم.

باور چیست و چطور در ذهن ما ساخته می شود؟

برای درک بهتر این مبحث به مثال زیر توجه کنید:

یک زمین را تصور کنید که به مدت طولانی، مقداری آب به طور مداوم در آن حرکت کند،
خب... بعد از یک مدت چه می شود؟!
به مرور زمان یک شیار و یک راه‌آب باریک روی آن زمین ایجاد می شود که در بلند مدت به یک جوی آب و یا یک نهر بزرگ تبدیل خواهد شد که آب می تواند در آن به راحتی و پُر فشار حرکت کند.

این مثال را می توان این طور تعمیم داد:

فکری که در ابتدا خیلی کوچک بوده و قدرت و انرژی زیادی نداشته، به دلیل تکرار زیاد می تواند به یک باور پر قدرت تبدیل شود و از آنجا که باورهای ما بخش عمده‌ای از رفتار ما را می سازند بنابراین، باورها در اینکه «ما چگونه رفتار کنیم» تعیین کننده هستند، برای مثال:

- من بد شانس هستم
- همه باید مرا تایید کنند
- همه باید با من مهربان باشند
- همه باید بدانند که من چقدر زحمتکش هستم
- و...

اینها نمونه‌هایی از باورهای ما هستند که می‌توانند در نحوه رفتار ما اثرگذار باشند. باور ما درباره تلاش و موانع چه هست؟

اگر ما باور نداشته باشیم که در همین شرایط بد سیاسی و اقتصادی کشور می توانیم به موفقیت برسیم، خیلی طبیعی است که به دنبال راه حل های رسیدن به موفقیت هم نخواهیم گشت، چرا؟ چون باوری به ما گفته است که «نمی شود» بنابراین، ما هم از تلاش دست کشیده ایم!
سئوال اینجاست، آیا در همین شرایط کنونی کشور کسانی نیستند که از راه درست و بدون پارتی بازی و... به درآمدهای عالی رسیده باشند؟!

با توجه به این مثال، می‌بینیم که باورها و طرزفکر ما چگونه می‌توانند بر رفتار ما تاثیرگذار باشند از این جهت می‌بایست بسیار مراقب باشیم که به چه چیزهایی باور داریم.

باورهای مخرب و منفی بدون شک بزرگترین ترمز موفقیت هستند، ما باید اینگونه باورها را در خود پیدا کرده و آنها را با باورهای مثبت و سازنده جایگزینشان کنیم. در واقع باید یاد بگیریم که چطور پای خود را از روی این ترمز برداریم! 

تونی رابینز
ما ماشین اثبات باورهای خود هستیم.

 باورها چگونه بوجود می آیند و ساخته می شود؟

باورهای ما یا از طریق خودمان بوجود آمده اند یا از نسل های قبل‌تر و بواسطه آموزش و تربیتی که داشته ایم و یا از طریق فرهنگ در ما ایجاد و نهادینه شدند بنابراین، باید توجه داشته باشیم که باورها ذاتا هیچ اصالتی از خودشان ندارند؛ به این معنا که اگر باور داریم «نمی‌توانیم و نمی‌شود» به همان اندازه قدرت و انرژی دارد که باور داشته باشیم «می‌توانیم و می‌شود»؛ پس به این بستگی دارد که ما کدام را باور داریم!

یکی دیگر از مواردی که به ایجاد و یا تقویت باورهای مخرب کمک می‌کنند «خطاهای شناختی» هستند، یکی از انواع این خطاهای شناختی «خطای تایید یا سوگیری تایید» است!
خطای تایید چه می‌گوید؟ می‌گوید "هر آدمی به طور ناخودآگاه به دنبال شواهدی می‌گردد که باور او را تایید کند و در راستای تایید نظر و باور او باشد".

برای مثال/
فردی که باور دارد «پول نیست و همه بدبخت هستند»، نگاه که می‌کند، می‌بیند فردی تا کمر در سطل زباله خم شده، طرف دیگر خیابان بی خانمانی خوابیده و...، اینجاست که ذهنش به او می‌گوید "دیدی گفتم همه بدبخت هستند، این هم نمونه هاش!"؛
حالا اگر آن فرد باور داشته باشد که «پول هست» و با افراد ثروتمند نشست و برخاست داشته باشد، هر بار که در جمع این افراد حاضر می‌شود، می‌بیند که چه پول هایی جابجا می‌شود و صحبت از چه اعداد و ارقامی هست و...، اینجاست که ذهنش به او می‌گوید "دیدی گفتم پول هست فقط باید فکرت درست کار کنه تا ببینی پول کجا خوابیده، این هم نمونه هاش!"؛

حالا سئوال اینجاست، کدام واقعیت دارد؟ پاسخ: هر دو !!!
اما به این بستگی دارد که ما به کدامیک از آنها توجه نشان می‌دهیم و آن را دنبال کنیم.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر خواندن مقاله‌های زیر را پیشنهاد می‌کنیم:

خطای تاییدی یا سوگیری تاییدی چیست؟

چه نوع طرز فکری را انتخاب کنیم؟!

چرخه معیوب باورها

1- باور         2- اقدام/عدم اقدام         3- یافتن شواهد

همانطور که قبل تر هم گفته شد و برایش مثال زدیم؛ وقتی ما باور داشته باشیم "در این کشور که کاری نمی‌شود انجام داد"، خب... در عمل چه کار می‌کنیم؟
قطعا اقدامی هم نمی‌کنیم (اصلا حوصله‌اش را نداریم)؛ نمی‌شود که ما این باور را داشته باشیم امااز صبح تا شب هم بکوب کار و تلاش کنیم!

بنابراین، گیر می‌کنیم در «چرخه معیوب باورهای مخرب» و در اثر بی اقدامی، هر روزمان بدتر از دیروزمان خواهد شود.

 

هنری فورد
چه فکر کنید موفق می‌شوید و چه فکر کنید شکست می‌خورید، در هر صورت حق باشماست...! (باورت چیست؟)


سوء‌تفاهم نشود!

با تغییر باورها لزوما به موفقیت نمی‌رسید؛ اما اگر باورهای مخرب خود را تغییر ندهید قطعا به موفقیت نمی‌رسید!!!

بنابراین، الزامیست که باورها را تغییر دهیم؛ اما منظور ما از «تغییر باور» مثل منظور این دوستانی که به قانون جذب و خرافات و شبه علم اعتقاد دارند و مروج آنها هستند، نیست. (متاسفانه سرچشمه بسیاری از شوربختی‌های جامعه ما (که کم هم نیستند) ناشی از همین برداشت‌های غلط، سوء‌تفاهم‌ها و خرافاتی است که به منظور کاسبی ترویج و به خورد مردم داده می‌شوند).


مغز ما موقع انجام کارهای بزرگی که انجام دادنشان می‌تواند ما را به موفقیت و سعادت برسانند، می‌ترساند!

حالا که با این فراشناخت آشنا شدید، از این به بعد که موقع انجام یک کار هدفمند و با ارزش ترسیدید، از آن کار و تلاش دست نکشید و ادامه بدهید، فقط کافیست این جمله را به خود یادآوری کنید و آگاه شوید که این مغز شماست که شما را می‌ترساند (در اینباره پژوهش‌های علمی معتبر و مباحث عمیق نوروساینی وجود دارد که در حال حاضر موضوع بحث ما نیستند، اگر علاقه‌مند بودید می‌توانید شخصا مطالعه و پیگیری بفرمایید).

" هدف های ارزشمند از دور سخت به نظر می رسند، فقط کافیست اقدام کنیم... "


خواندن این مقاله پیشنهاد می شود:

 مسیر عصبی چیست و چگونه ساخته می شود؟


«پیام» مفومی عمیق تر از «فکر»

به نظر می آید اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنیم، می توانیم به یک مفهوم و یک تعریف کامل‌تر و جامع‌تری از « باور » برسیم و آن مفهوم یا تعریف می‌تواند این باشد:

"هر پیامی که زیاد تکرار شود، آن پیام تبدیل به باور خواهد شد"

در این تعریف جدید، از قصد از واژه «پیام» به جای واژه «فکر» استفاده کردیم به این دلیل که به شما بگوییم باورها فقط از درون آدم‌ها ایجاد نمی‌شوند، ایجاد باور متاثر از درون و بیرون ما آدم‌هاست.

منظورمان از پیام چیست و چه چیزهایی را در بر می گیرد؟

ما «پنج نوع پیام» داریم که به ترتیب و اولویت زیر هستند:

1- پیام کلامی (در طول روز بیشتر درباره چه چیزهایی صحبت می کنید؟)

2- پیام شنیداری (در طول شبانه روز بیشتر چه چیزهایی را از اطرافیان تان می شنوید؟ آه و ناله؟ اخبار بد؟ غم و غصه؟! چه چیزی هایی...؟!؟!)

3- پیام دیداری (در طول شبانه روز چه چیزهایی را بیشتر می بینید؟)

4- پیام نوشتاری (در طول شبانه روز درباره چه موضوعاتی یادداشت برداری می کنید؟ و یا در شبکه های اجتماعی خود بیشتر درباره چه موضوعاتی می نویسید و آنها را منتشر می کنید؟ آیا اهدافتان و متن کتاب های معتبری که اخیرا مطالعه کرده اید را می نویسید و نشر می دهید؟ آیا جملات مثبت و امیدبخش را منتشر می کنین یا جملات منفی و اخبار مایوس کننده را؟!)

5- پیام فکری (در طول شبانه روز به چه چیزهایی بیشتر فکر می کنید؟

بنابراین متوجه می‌شویم، ورودی های ذهن ما می‌تواند شامل چه چیزهایی باشند ما نیز می‌بایست حواسمان را بیش از پیش جمع کنیم!


راهکارهایی برای تغییر باور

الف) مثال «زمین و رد آب» را به خاطر بیاورید

ما می توانیم با استفاده از همان تکنیک، باورهای خود را اصلاح کرده و باورهای مثبت را جایگزین باورهای مخرب خود کنیم زیرا این افکار خوب و مثبت هستن که می توانند حال ما را خوب کنند و به ما انرژی مضاعف بدهند.

ب) مکعب تغییر باور

راه دیگر برای تغییر باورها استفاده از «مکعب تغییر باور» است. چند پرسش خوب که اگر برای آنها پاسخ های خوب پیدا کنید، آن پاسخ ها می توانند در وجودتان تاثیر عمیق گذاشته و دیدگاه و باور شما را تغییر دهند!

در این مکعب برای هر وجه آن یک نام اختصاص می‌دهیم (می‌توانید این مکعب را به صورت کاردستی برای خود بسازید و هر بار که خواستید باوری را در خود تغییر دهید از آن استفاه کنید؛ برای اینکار نحوه ساخت مکعب را در گوگل جستجو کنید) و به صورتی که در زیر توضیح داده شده عمل می کنیم؛ این مراحل و اقدامات را برای هر یک از باورهای منفی و مخرب‌تان به طور جداگانه طی کنید و انجام دهید:

وجه اول مکعب: ابتدا یک تمرین ذهن آگاهی انجام دهید

باید این را بدانید، باور یک فرایند ناخودآگاه است که باید با ذهن آگاهی به آن آگاه شویم؛

حال برای اینکه ذهن‌آگاه شویم، در ساده ترین حالت می‌توانید ظرف یک الی سه دقیقه فقط چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید به هیچ چیز فکر نکنید (در حالت حرفه‌ای‌تر آن می‌توانید از مدیتیشن استفاده کنید، مدیتیشن عضله ذهن آگاهی را قوی می‌کند)، نه به اتفاقات و رویدادهای گذشته و نه به برنامه‌ها و رویدادهای آینده، فقط در لحظه حال باشید؛ پس از آن به وجه دوم و سوم و... مکعب رجوع کنید و از خود بپرسید؛

وجه دوم مکعب: من چه باوری دارم؟

باید بررسی کنید و ببینید که باور فعلی شما درباره فلان موضوع چه هست؟ مثلا فرض کنیم باور شما اینست "من نمی‌توانم در رشته تحصیلی خود به موفقیت مالی برسم!" یا "من نمی‌توانم پول دار شوم، چون در جامعه پول نیست" و...

وجه سوم مکعب: این باور من را به کجا می رساند؟ (این سئوال بسیار مهم است)

آیا این باور شما را تشویق می کند که چند سال به طور تخصصی و عمیق در رشته خود فعالیت کنید و کسب تجربه کنید؟ یا شما را ناامید می کند؟!

وجه چهام مکعب: چه باوری داشته باشم من را به خواسته‌ام می‎رساند؟

وجه پنجم مکعب: چه شواهدی مخالف این باورم وجود دارد؟

به آمارها دقت کنیم، ببینیم چه افرادی در این حیطه مورد نظر ما موفق عمل کردند و...

وجه ششم مکعب: چطور به خودم یادآوری کنم؟

در مواقعی که مجددا به این باور مخرب خود برمی گردید و در ذهن تان می آید چه طور به خودتان یادآوری کنید که دوباره آن باور که این همه برای تغییرش زحمت کشیده اید، باز نگردد (تغییر باورها کار ساده‌ای نیست و زمان می برد)

توجه داشته باشید، ممکن است پیدا کردن پاسخ برای برخی از باورهای چِغِر به این سادگی‌ها هم نباشد بنابراین، لازم است زمان بیشتری صرف کنید و مطالعات و تحقیقات بیشتری انجام دهید.

 

یادمان باشد:

ما آینده را نمی‌سازیم، ما باورها و عادت‌های خودمان را می‌سازیم و در نهایت آن باورها و عادت‌های ما هستند که آینده ما را می سازند.

 

 

شاد و دلنشین باشید

محصولات ویژه

بروزشده ها